داکوتا

ساخت وبلاگ

بسم ا... الرحمن الرحیم

مقدمه :

در روزگاری که چندان هم از ما دور نیست، تنها راهنمای مسافران در دل بیابان ها، کوه ها و دریا ها آسمان بود. قافله های مسافرتی با نگریستن به غروب و طلوع خورشید و نیز با بررسی حرکت ستاره ها در آسمان شب جهت حرکت خود را پیدا می کردند.

در طی سالهای بعد  اگرچه ادوات مختلفی از جمله انواع قطب نماها، اسطرلاب ها، ارتفاع‌سنج و زاویه‌یاب به جهت یابی های مسافران کمک فراوانی می کرد اما باز پیچیدگی کار به گونه ای بود که انجام آن کار هر کسی نبود! در آن دوران کمتر کسی می توانست حتی با کمک این ابزارها به سنجش طول و عرض جغرافیایی منطقه بپردازد و هراس از گم شدن به ویژه در آب و هوای نابسامان یک ترس همیشگی بود.

جهت یابی بدون ابزار:

جهت یابی به کمک ستاره قطبی:
در بالاى قطب شمال (در فضا) ستاره ثابتى قرار دارد به نام به نام ستاره قطبى. منظور از ثابت این است که این ستاره بر روی محور کره آسمان قرار دارد و به همین دلیل از دید ناظر زمینی (که دقیقا ما هستیم!) تقریباً در آسمان چرخشی ندارد. این ستاره از دیرباز راهنمای بسیاری دریانوردان و مسافران بوده است. هنگامی که رو به ستاره قطبی بایستید در واقع رو به شمال کره زمین قرار گرفته اید.
اما چگونه می توان این ستاره را از میان میلیون ها نقطه نورانی آسمان شب تشخیص داد؟ ستاره قطبی از مجموعه ستارگان صورت فلکی دب اصغر است. براى پیدا کردن این ستاره می توان از صورت فلکی های دب اکبر و ذات الکرسى استفاده نمود. ستارگان دب اکبر هفت عدد می باشند که به شکل ملاقه قرار گرفته‌اند. اگر دو ستاره آخر یعنى لبه ملاقه را در نظر بگیریم و بوسیله یک خط فرضى آنها را به هم وصل نموده و پنج برابر امتداد دهیم این خط به ستاره قطبى می رسد.
1gps.jpg
به وسیله مجموعه ستارگان ذات الکرسى نیز می توان ستاره قطبى را پیدا کرد. این ستارگان به شکل W بوده که راس زاویه وسطى آن بسمت ستاره قطبى می باشد. این دو گروه ستارگان (دب اکبر و ذات الکرسى) نسبت به ستاره قطبى تقریباً مقابل یکدیگرند و اگر احتمالاً یکى از آنها معلوم نبود، دیگرى حتماً دیده می شود. و به این ترتیب در شب با یافتن ستاره قطبی جهت شمال برای شما مشخص می شود.
جهت یابی به کمک ماه:
برای جهت یابی توسط ماه ابتدا باید بدانیم که در نیمه ی اول ماه هستیم یا نیمه ی دوم ؛ روش تشخیص آن نیز به قرار زیر می باشد:
دو سر هلال ماه را با یک خط فرضی به هم متصل می کنیم و آن خط آنقدر ادامه می دهیم تا به زمین برسد اگر شکل بدست آمده از این کار p انگلیسی بود در نیمه ی اول ماه هستیم و اگر شکل بدست آمده q انگلیسی بود در نیمه ی دوم ماه قرار داریم. حال اگر در نیمه ی اول بودیم طرف کوژ (برآمده) هلال جهت مغرب را نشان می دهد و اگر در نیمه ی دوم ماه بودیم طرف مقعر ( تو رفتگی ) هلال مغرب را نشان می دهد.
2gps.jpg
روش دیگر برای جهت یابی با ماه استفاده از سایه است. در یک شب مهتابی چوبی را داخل زمین فرو کنید. با سنگ نوک سایه را علامت بگذارید. ده دقیقه بعد با سنگی دیگر نوک سایه جدید را علامت بگذارید و سپس این دو نقطه را به هم وصل کنید این خط مسیر شرق- غرب را نشان به شما نشان می دهد.
همچنین ماه می تواند جهت جنوب را نیز به ما نشان دهد. خطی را بین دو تیزی هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین امتداد دهید. انتها یا امتداد این خط نقطه جنوب را در موقعیت شما نشان می دهد.
جهت یابی به کمک خورشید :
همانطور که همگی می دانیم محل طلوع خورشید مشرق و محل غروب آن مغرب است . برای جهت یابی کافی است که بتوانیم یکی از جهات اصلی را پیدا کنیم آنگاه می توانیم با استفاده از رابطه ی معروف زیر سایر جهات را بیابیم : اگر دست راست به طرف مشرق باشد، آنگاه دست چپ مغرب را نشان می دهد دراین حالت روبرو شمال و پشت سر جنوب خواهد بود.
تا این جای کار همه چیز خوب است اما نکته این است که این مطلب فقط در اوایل بهار و پائیز صحیح است، یعنی‌در زمان های دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد که البته قابل تصحیح است. به عنوان مثال در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید '' حداقل '' حدود 23.5 ( بیست و سه و نیم ) درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی‌نیست.
منابع : 1  2  

داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 300 تاريخ : دوشنبه 28 تير 1395 ساعت: 18:17

بنام خداوند بخشنده مهربان

همونطور که دوستان و یاران عزیز مطلع هستند، پیش از این و به اتفاق هم، مرور تجهیزات و تسلیحات " نیروی هوائی عراق " ، " نیروی دریائی پاکستان " ، " نیروی هوائی اسرائیل " ، " نیروی زمینی عربستان " و " نیروی دریائی آذربایجان " را آغاز کردیم.

با توجه به عنایت و استقبال دوستان از اون پنج تاپیک تصمیم گرفتم تا این بار و در قالب این تاپیک به اتفاق دوستان نگاهی گذرا بیاندازیم  به ساختار، تجهیزات و سلاح های مورد استفاده در " نیروی زمینی آلمان نازی "

normal_A_column_of_German_forces_in_Pari

مقدمه :

شاید به جرأت بتوان ورماخت (نیروی زمینی آلمان نازی) را یکی از ده ارتش برتر و تأثیر گذار در تاریخ جنگ ها دانست.

ده ارتشی که هر یک در عصر خود نقش بسیار مهمی در تعریف مفاهیم جنگی جدید داشته و پیشرو در عصر خود پیشرو و فراتر از زمانه خود بودند.

wehrmacht_Army.jpg

به همین دلیل پس از مشورت با دوستان، تصمیم گرفتم تا توان رزمی ورماخت را به دوستان عزیز معرفی کنیم. شاید که این شناخت در ترسیم بهتر صحنه نبردهای پس از آن (قرن بیستم و هزاره جدید) راهگشا باشد.

آشنائی مختصری با نیروی زمینی آلمان نازی:

normal_Bundesarchiv_Bild_183-J31305.jpg

normal_The-Wehrmacht.jpg

یقینا باید یکی از مهمترین ابزارهای دست هیتلر برای تحقق دوران هزار ساله حکومت رایش ( رایش سوم ) را نیروی زمینی جدید این کشور (یا همان ورماخت) دانست.

گذر از ارتش محدود جمهوری وایمار یعنی رایش وِر (Richwehr) که به موجب پیمان تحمیلی ورسای نمی توانست از 100 هزار نفر بیشتر شود ، به ارتشی که در حد فاصل سالهای 1935 الی 1945 به 2 میلیون و 200 هزار نفر (2.200.000 نفر) رسید ، موضوع بررسی این تاپیک است.

( مجموع افرادی که در ورماخت خدمت نمودند بنا به اذعان ویکی پدیا مجموعا 20 میلیون و 700 هزار نفر بودند)

مشهورترین های ورماخت:

normal_Erwin_Rommel.jpg

Heinz_Guderian.jpg

نیروی زمینی آلمان نازی در طی این دوران نام های درخشانی را به تاریخ دانش نظامی معرفی نمود که از آن جمله می توان به اروین رومل ، هاینتز گودریان ، کارل دونیتز ، اریش رایدر ، هرمن گورینگ ، گِرد فون راندِشتِت و ... اشاره کرد که سعی خواهیم نمود به معرفی یکایک این نامداران ( ولو در حد چند جمله) بپردازیم.

normal_Bundesarchiv_Bild_183-H122622C_Nu

علاوه بر این ها نمی توان به ورماخت پرداخت و از تاکتیک های محیر العقول ، خرد کننده و پیشروئی نظیر " استراتژی حملات برق آسا " نامی نَبُرد.

در کنار این ها نبرد های موفقیت آمیز و نبردهای شکست خورده ورماخت ( نبرد فرانسه ، نبرد کورسک ، نیرد شمال آفریقا ، نبرد استالینگراد ، نبرد نورماندی و ... ) هم موضوع دیگری است که توسط بنده یا سایر دوستان ، در این تاپیک مورد مداقه و بررسی قرار خواهد گرفت.

توضیحات بیشتر و کامل تر رو به تدریج و توی تاپیک خدمت دوستان عرض میکنم.

و بعنوان حسن ختام این پست و آغاز به کار تاپیک ، تصاویر بخشی از تسلیحات مورد استفاده ارتش آلمان نازی :

normal_Luger_P08.jpeg

normal_Browning_Hi-Power.jpeg

normal_Gewehr_43.jpg

normal_MP_40.jpg

normal_StG_44.jpg

normal_Fliegerfaust.jpg

normal_2_cm_Flakvierling_38.jpg

normal_17_cm_Kanone_18.jpg

normal_Krupp_K5.jpg

normal_Wespe.jpg

normal_Panzerwerfer.png

normal_Elefant_tank.jpg

normal_Tiger_I_28Panzer_VI29.jpg

normal_Maultier.jpg

در ادامه سلاح های این ارتش بطور کاملتری به دوستان عزیز معرفی میشوند.

ادامه دارد ...

------------

پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.

پ.ن 2 : در بخش بعدی به معرفی تعدادی از سلاح های سبک مورد استفاده در ارتش آلمان نازی میپردازیم.

------------------------------

ترجمه و گردآوری : مهران 55

مالکیت معنوی : بازنشر مطالب این تاپیک فقط با ذکر Military.ir به عنوان منبع مجاز است.

منابع : ویکیپدیا ، میلیتاری و ... که به تدریج و در انتهای هر پست معرفی می شوند.


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 823 تاريخ : شنبه 19 تير 1395 ساعت: 7:08

Besmellah_34.png

00~3.jpg

مقدمه :

به اعتقاد ستاره رزم زرهی ، ژنرال هاینز گودریان ، " رسیدن به جبهه ، نیمی از پیروزی است " و حقیقتاً این جمله در سراسر نبردهای دوران معاصر ، از نبرد وردن در نخستین جنگ جهانی تا کورسک در جبهه شرقی ، نرماندی در شمال غربی اروپا ، نبرد کورال سی  ، عملیات سقوط ( طرح تهاجم به سرزمین اصلی ژاپن در جنگ دوم که هرگز اجرا نشد ) ، عملیات پیاده شدن در  اینچون ( جنگ کره ) ، جنگ 1991 خلیج پارس ، مصداق پیدا کرده و بدون شک در آینده نیز اثبات خواهد شد .

این مقدمه بسیار کوتاه و شاید با ارتباط اندک به متن اصلی ، یک مساله را به فرماندهان محترم نیروی های مسلح ( ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ) که مخاطب اصلی این سطور هستند ، به شکل جدی یاد آوری می کند که " قدرت هوایی " جزء جدایی ناپذیر صحنه عملیات رزمی در قرن بیست و یکم بوده و خواهد بود .

طبیعتاً همه این عزیزان ، نقش  بی بدیل ناوگان ترابری تاکتیکی C-130  نیروی هوایی را در سالهای دفاع مقدس در پشتیبانی از جبهه های حق علیه باطل به یاد دارند . در نتیجه ، از فرماندهان محترم انتظار بسیار جدی وجود دارد که با اتکاء به این تجربیات ارزشمند که حاصل 2920 روز عملیات رزمی و خون 300000 شهید است ، مسئولیت خود را در بروز نگاه داشتن این دارایی های ارزشمند با جدیت بیشتری ایفا نمایند .

انشاا....

اسب بارکش نیروی هوایی :

82130588804201282959.jpg

به شکل مشخصی ، ناوگان هرکولس های نیروی هوایی ارتش ج.ا.ایران ، یک امتیاز مثبت برای واحدهای نیروی زمینی ، بویژه یگانهای هوابرد محسوب می گردد .براساس اطلاعات موجود ، هرکولس های پایگاه هوایی شیراز عمدتاً برای رفع نیازمندی های دو گردان هوابرد سیصد و یکم و سیصد و دوم نیروی زمینی که بعدها در هم ادغام شده و در سال 1976 با عنوان جدید تیپ 55 نیروهای ویژه  تجدید سازمان یافتند ، به این پایگاه اختصاص پیدا کردند ، در حالی که تیپ 23 نیروهای ویژه ، کار خود را از ابتدا با این پرنده ها و از مبداء پایگاه تهران ، آغاز نمود .

13~8.jpg

کاپیتان جواد حسینی ، 1962 ، ورود نخستین C-130B به ناوگان نیروی هوایی 

در این زمان ، پس از آنکه سردار محمد داوودخان ، نخست وزیر اسبق افغانستان ، پسرعموی خود ، محمد ظاهر شاه را دریک کودتای بدون خونریزی به سال 1973 سرنگون نمود ، خود را رییس جمهور افغانستان اعلام کرد ، پهلوی دوم  در مورد وقوع این کودتاها در کشورهایی نظیر عربستان و کویت ، بشدت دچار نگرانی شد ، بنابراین ، نیروی زمینی ارتش بسرعت دست به تشکیل واحدهای ویژه هوابرد به منظور استقرار در پایتخت زد تا در صورت کودتا در این دوکشور ، این واحدها بسرعت به منطقه اعزام گردند .

 به این ترتیب ، این واحدها تشکیل و مسلح شدند . با آغاز دهه 70 میلادی ، واحدهای هوابرد ارتش ایران ، در یک اقدام  غیرقابل پیش بینی ، وارد عملیات ضد شورش در ظفار عمان ، مابین سالهای 1972 تا1978 گردید و تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 ، برای اجرای عملیات رزمی در آسیا ، خاورمیانه و شمال آفریقا ، همواره در حال آماده باش رزمی قرار داشت . 

hrkhwls_sy_130_nyrwy_hwyy2C_frwdgh_mwnyk

فرودگاه مونیخ ، 1354 شمسی 

فلسفه تشکیل این واحد نظامی و نگاه داشتن آن در حالت آماده باش دائمی ، با کودتای 1977 پاکستان که در جریان آن ، رییس جمهور وقت این کشور ( ذوالفقار علی بوتو) توسط رییس ستاد ارتش پاکستان ( ژنرال ضیاء الحق) از کار برکنار گردید ، به اثبات رسید . در جریان این کودتا ، بوتو بازداشت شد ، اما سرویس اطلاعاتی وقت ایران به پهلوی دوم هشدار داد که  برنامه  اعدام بوتو ، در دستور کار قرار دارد ، در نتیجه ، وی به واحدهای ویژه تیپ 23 هوابرد فرمان داد تا مقدمات نجات بوتو را فراهم آورند . با این دستور ، واحدهای هوابرد ویژه ارتش ایران ، با استفاده از یک فرودگاه دورافتاده در نزدیکی دریاچه نمک  ( فرودگاه کوشک نصرت ) برنامه نجات بوتو را تمرین نموده تا فرمان اجرای عملیات صادر گردد . اما وقوع انقلاب اسلامی در بهمن 1357 ، موجب توقف تمام برنامه ریزی ها شد و بوتو نیز در سال 1979 اعدام گردید .

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 ، دو یگان نخبه نیروی زمینی ( تیپ های 55 و 23 هوابرد ) بدلیل شرکت معدود عناصر خائن  در کودتای ژوئیه 1980 " کودتای  نقاب" دستخوش تغییرات وسیعی شد که موجبات تضعیف آن را فراهم نمود .

اما با شروع جنگ تحمیلی و حمله ناجوانمردانه  ارتش بعث عراق ، پرسنل متعهد ،  حرفه ای و وطن دوست این دو یگان نخبه ، با استفاده از حمّیت دینی و ملی ، دست به بازسازی سازمان رزم این یگانها زده تا از تجربه آنها در جنگ با متجاوزان بعثی استفاده گردد ، تاجایی که بخشی از سازمان رزم تیپ 55 هوابرد ، برای مبارزه با اشغالگران قدس ، به سوریه و لبنان اعزام شدند ، اما پس از مدت کوتاهی به این واحد دستور بازگشت داده شد تا روی جنگ با عراق متمرکز شوند .

پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، لشکر 23 هوابرد ( قبلاً تیپ 23 هوابرد ) در قالب تیپ 65 هوا-دریا (نوهد ) مجدداً سازماندهی شد و بسرعت برعلیه عناصر تروریستی مستقر در غرب کشور ( پژاک ) ، طالبان ( درشرق) و تجزیه طلبان جنوب شرق وارد عمل گردید که در این میان پشتیبانی همه جانبه اسکادران های ترابری تاکتیکی یازدهم ، دوازدهم و هفتاد و دوم  ، را در پشت خود حس می نمود .

1~101.jpg

هرکولس های نیروی هوایی ارتش ، ستون فقرات پشتیبانی رزمی در دفاع مقدس بشمار می آمدند 

این دو یگان نخبه نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران ( تیپ 23 و 55 هوابرد ) سالانه تمرینات متعددی را برای حفظ آمادگی خود بویژه برای مقابله با حوادث تروریستی نظیر گروگانگیری ، اجرا می نمایند . براساس روند آموزشی ، پرسنل نظامی ، با هرکولس های ترابری  از مبداء تهران ،به منطقه  آموزشی منتقل می شوند ، در حالی که عناصر دشمن فرضی با استفاده از بالگردهای ترابری ، به محل درگیری منتقل و به انتظار آنها می نشینند . بعنوان مثال ، در یک تمرین نظامی ، در حالی که یکفروند C-130H ( رجیستر 4893-5) جمعی اسکادران 12 ترابری تاکتیکی ، پرسنل تیپ 65 نوهد را به  یک جاده کویری دورافتاده ، منتقل می نماید ، بالگردهای هوانیروز نیروی زمینی ( دوفروند بالگرد بل 214 به رجیستر 4898-6 و 4898-6  ) قبل از آن ، با انتقال یکسری خودرو و مسدود کردن جاده ، نقش واحدهای دشمن را بر عهده گرفته بودند . پس از پایان تمرین نیز ، همه واحدها به پایگاه هوایی " جاسک" منتقل شدند .

هرکول های پشتیبانی پارسی

11~12.jpg

نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، یکی از بزرگترین کاربران پرنده های ترابری تاکتیکی  سی-130 هرکولس در  جنوب غربی قاره پهناور آسیا بشمار می رود و به همین سبب ، همواره نیمی از ناوگان 35 فروندی موجود این نیرو که در سه اسکادران حمل و نقل تاکتیکی ( TTS) و دو پایگاه اصلی و مستقل توزیع شده است ، در حال آماده باش کامل برای اجرای ماموریتهای محوله است .

ماموریت این پرنده های ترابری ، عمدتاً شامل حمل و نقل تاکتیکی برای واحدهای مختلف نیروهای مسلح ، انتقال پرسنل و تجهیزات نظامی ، بارریزی هوایی ، اجرای ماموریتهای امداد هوایی ، تخلیه پزشکی ، پشتیبانی از ماموریتهای  حوادث غیر مترقبه است . علاوه براین وظایف متعارف ، ناوگان هرکولسهای نیروی هوایی ، اجرای ماموریتهای کمتر شناخته شده اطلاعات سیگنالی بر فراز ایران ، عراق و سوریه بر علیه تروریسم را بر عهده دارد .

با توجه به ماموریتهای سنگین محوله به این ناوگان که در طول جنگ ایران و عراق ، دچار فرسایش بسیاری شد ، در فوریه 2008 ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ارتش ، قراردادی را با شرکت صنایع هوایی ایران (IACI) برای بروزرسانی و ارتقاء هرکولس های موجود در سازمان رزم نیرو را تحت عنوان پروژه ستاری ، منعقد نمود .

اگر چه اطلاعات کمی در این زمینه منتشر شده ، با این حال شواهد و قرائن نشان می دهد که این پروژه شامل نصب و راه اندازی رادیوهای HF و U/VHF که تحت امتیاز صنایع الکترونیک ایران تولید می شد ، بعلاوه یک نمایشگر چند کاره (MFD) با قابلیت استفاده از نقشه های متحرک و همچنین یک رادار ارتفاع سنج با منشاء روسی ، می گردید . با گذشت دو سال از شروع پروژه ، یعنی در 26 سپتامبر 2010 ،نخستین فروند از پرنده ارتقاء یافته ، ( یکفروند C-130E به رجیستر 8514-5)  جمعی اسکادران 11 ترابری تاکتیکی ، در مراسمی با حضور فرمانده وقت نیروی هوایی و وزیر دفاع به پرواز در آمد .

10~11.jpg

بنابر اعتقاد برخی منابع ، رادیوی جدید ، عمدتاً بعنوان تجهیزات اضافی و درپی درخواست خلبانان نصب شد ، در حالی که نمایشگرهای چندکاره (MFD) عمدتاً برای نمایش داده های پیشرانه  و به شکل  موقت در بخش بالایی  پنل اصلی قرار گرفت . بطور مشخص ، بدلیل تنگناهای موجود ، صنایع هوایی ایران ، برای حل یکسری گلوگاه های حساس ، قرار دادی را بایک شرکت اندونزیایی منعقد نمود تا مشکلات اتصال و ارتباط میان نمایشگرهای چند کاره را با پیشرانه برطرف نماید .  دومین MFD  نیز که برای تسهیل وظایف ناوبر این پرنده نصب گردید ، قابلیتهای جدیدی از جمله یک نقشه متحرک با توانایی استفاده از GPS را برروی یک صفحه نمایشگر رنگی که همزمان توانایی نمایش داده های رادار دیجیتال هواشناسی را داشت ، برای خدمه فراهم می آورد .

در ادامه برنامه ، دومین پرنده ( یکفروند C-130E به رجیستر 8544-5)  جمعی اسکادران 11 تاکتیکی ، در 13 سپتامبر 2008 وارد مجموعه IACI گردید و بعنوان دومین هواپیما برای اجرای ارتقاءهای پیش گفته در قالب پروزه ستاری انتخاب گردید و با انجام مراحل پیش گفته شده ، نخستین پرواز موفقیت آمیز آن در 13 سپتامبر 2011  توسط خلبانان آزمایشگر ، صورت گرفت .

با روندی که بیان شد ، شرکت صنایع هوایی ایران ، در یک قالب منظم ، هر دوسال ، حداقل یکفروند از هرکولس های نیروی هوایی را بروز رسانی و در اختیار کاربرانش قرار می دهد . علاوه برآن ، مراکز تعمیر و نگهداری صحرایی ناوگان C-130 E نیروی هوایی که در دو پایگاه یکم و هفتم تاکتیکی این نیرو مستقر هستند ، هر سال ، حداقل دو هواپیما را اورهال نموده و چک لیستهای  را براساس سختگیرانه ترین استانداردها اجرا می نمایند .

5~42.jpg

نمای کابین هرکولس به رجیستر 8517-5

این جریان با پایان یافتن ارتقاء سومین هرکولس نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ( یکفروند C-130E به رجیستر 8517-5 جمعی اسکادران ترابری تاکتیکی یازدهم ، در سپتامبر 2012 ادامه پیدا نمود و چهارمین فروند ( یکفروند C-130E به رجیستر 8541-5) جمعی اسکادران دوازدهم تاکتیکی ، نیز در دسامبر 2013 به شرکت  طرف قرار داد تحویل گردید . علاوه برآن با آغاز نوامبر 2014 ، ارتقاء یکفروند دیگر از این پرنده های کهنسال ، ( C-130E به رجیستر 8552-5) پایان یافت و به اسکادران دوازدهم تحویل شد و سرانجام ، 8 سال پس از آغاز  این بروزرسانی ها ، در مارس 2015 ، یکفروند C-130E به رجیستر 8513-5  جمعی اسکادران هفتادو دوم ترابری تاکتیکی به شرکت صنایع هوایی ایران تحویل شد تا براساس قرار دادهای امضاء شده ، کار ارتقاء صورت گیرد .

با شدت یافتن آتش جنگ در سوریه و بروز نشانه های جدید از حضور نامحسوس و غیررسمی عناصری از واحدهای مسلح ایرانی برای مقابله با تروریسم افراطی در این کشور جنگ زده ، صنایع هوایی ایران ، کار بروزرسانی و ارتقاء هرکولس های نیروی هوایی را با توجه به نقش راهبردی آنها در این نبرد ، شتاب بیشتری داد ، بطوریکه  ، به شکل همزمان ، دوفروند هرکولس ( یکفروند C-130E به رجیستر 8507-5 جمعی اسکادران یازدهم  و یکفروند C-130H به رجیستر 8538-5   جمعی اسکادران 12 ترابری تاکتیکی) بسرعت در اکتبر 2015 و آوریل 2016 ارتقاء و تحویل داده شد .

4~49.jpg

یکی از خلبانان هرکولس مستقر در پایگاه یکم  در خصوص چگونگی پرواز هرکولس ارتقاء یافته ( 8514-5) چنین توضیح می دهد :

" شتاب هواپیما ، تا حد زیادی ، به لطف پیشرانه های جدید ، بهبود پیدا کرده ، این مساله بویژه در سرعتهای پایین و در زمان تقرب نهایی برای اجرای نشست و برخاست های تاکتیکی و سریع در باندهای کوتاه ، خودش را نشان می دهد . با این حال ما نمی توانیم به اطلاعات نمایش داده شده در نمایشگرهای دیجیتال اعتماد کنیم و به نشانگرهای آنالوگ قدیمی ، اطمینان بیشتری وجود دارد . چنانکه از دو نمایشگر نصب شده ، یکی همواره از سرویس خارج هست و دیگری نیز اطلاعات نادرستی را ارائه  می کند ، من نمی دانم که چرا نیروی هوایی بیشتر از دو میلیون دلار برای نصب این نمایشگر ها هزینه نموده است !!!!!

علاوه برآن ، هرکولس تست شده ( رجیستر 8514-5) در طول پرواز با مشکلات فنی متعددی مواجه شده  و این مساله موجب نگرانی است . بعنوان مثال از این هواپیما در یک پرواز طولانی از تهران تا جزیره خارک در خلیج پارس مورد استفاده قرار گرفت . هنگامی که خدمه برای بازگشت به تهران آماده می شدند ، پیشرانه شماره 4  در زمان راه اندازی دچار نقص فنی شد . در گذشته این مساله براحتی قابل رفع بود ولی در این مورد ، بیشتر از 15 ساعت به انتظار قطعه یدکی بودیم تا پرواز با ایمنی انجام گردد . شخصاً هیچ مشکلی با رادیوهای جدید ندارم ولی برخی از خدمه هنوز به این تجهیزات جدید اعتماد ندارند و هنوز از تجهیزات قدیمی استفاده می کنند"  

ادامه  دارد ..............................

منبعAirForces.Monthly..July.2016  ، صفحات 40-36

پی نوشت :

متاسفانه نویسنده این مطلب ، در یکی از بخشهای این مقاله و بر  خلاف روح حاکم بر یک بررسی علمی / تاریخی ، مطالبی را بیان نموده که مغایر با قوانین بشمار می رود . این نکته به این دلیل بیان شد که  خواننده پس از مراجعه به  متن اصلی ، دچار شبهه نگردد . 

این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،

بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 

در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .

:rose: مترجم( با اندکی تلخیص)  : MR9     :rose:


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 328 تاريخ : جمعه 18 تير 1395 ساعت: 14:41

بسم الله الرحمن الرحیم

جنگ های روسیه – ژاپن 1904-1905 میلادی «سرنوشت امپراتوری را همین یک جنگ تعیین می کند؛هرکس نهایت تلاشش را بکند.»

هشدار دریاسالار هایهاچیرو توگو به ناوگان ژاپن در تسوشیما ، 27 مه 1905 میلادی

245232-stranger.jpg

200px-Togo_Heihachiro.jpg

دریاسالار توگو ، مغز متفکر نیروی دریایی ژاپن

مقدمه

جنگ روسیه – ژآپن از جهت های بسیار تمرین جنگ جهانی اول به شمار می رفت . بجز هواپیما ، بیشترِ سلاح هایی که در سل 1914 میلادی به کار گرفته می شدند ، یک دهه پیش تر در میدان جنگ وجود داشتند . در نتیجه این جنگ چشم انداز خوبی از آنچه نبردها در آیندۀ نزدیک شبیه آن می شدند ، به دست داد . این جنگ ژاپن را به صحنۀ جهانی سوق داد .

در ژوئیۀ 1853 میلادی ، دریادار ماتیو پری به کرانه های ژاپن در نزدیکی توکیو رسید . نه ماه بعد او موفق به امضای موافقتنامۀ تجاری بین ژاپن و ایالات متحدۀ آمریکا شد . این خیلی ارزشمند بود ، زیرا به دویست سال جداماندگی ژاپن ، که در طول آن ژاپنی ها عمداً به جهان غرب پشت کرده بودند ، پایان داد .انگلیس و هلند ، و اندکی پس از آنها روسیه نیز با ژاپن پیمان های مشابهی بستند . برآیند آن این که ، ژاپنی های آزاداندیش تر سخت مشتاق کسب فناوری غرب شدند ، گرچه همگان راضی نبودند . نه تنها برخی از قبیله ها بر روی کشتی های غربی آتش گشودند ، بلکه بین اصلاح طلبان و محافظه کاران هم جنگ داخلی در گرفت . سرانجام برد با اصلاح طلبان بود و بر پیروزی ایشان در آغاز 1896 میلادی ، وقتی امپرتور ماتسو هیتو ملقب «مِیجی» (روشنفکر) را اختیار کرد ، مهر تایید خورد . ژاپنی ها تجدد گراییِ نیروهای مسلح را اولویت به شمار آوردند . آنها پس از پیروزی آلمان ها بر فرانسه ، برای تشکیل ارتش ملی به آنان روی آوردند و نیروی دریایی سلطنتی انگلیس را نمونۀ شکل دهی نیروی دریایی خود قرار دادند . افسران ژاپنی خیلی زود از اروپا دیدار کردند و با دقتی وسواس گونه به ساختار و کارکرد همه چیز توجه کردند تا بتوانند نظیر آن ها را در وطن خود بسازند .

آغاز توسعه طلبی ژاپن

نخستین آزمایش ارتش جدید ژاپن در سال 1877 میلادی پیش آمد ، وقتی که سامورایی ها بر ضد برنامۀ جدید ارتش بر پایۀ سربازگیری همگانی شورش کردند . شورش خیلی زود سرکوب شد . اندکی پس از این ، ژاپن سیاستی توسعه جویانه در پیش گرفت و جزیره های ریوکیو را به رغم اعتراض چین به خود منضم ساخت . سپس متوجه کره شد که تا قرن ها نیز نفوذ چین بود . در سال 1876میلادی ، نیروی دریایی ژاپن کره ای ها را مجبور به امضای قرار داد تجاری کرد . این کار بندری های بی شمار کره را به روی ژاپنی ها گشود و آنان نیز در عوض ، استقلال کره از چین را به رسمیت شناختند . در آغاز دهۀ 1880 میلادی ، بر اثر حمله ای به سفارت ژاپن ، در سئول پایتخت کره ناآرامی به جود آمد . ژاپن برای حفظ منافع خویش نیروهایی به محل اعزام کرد . چینی ها نیز برای از نو برقرار کردن اقتدار خویش چنان کردند ، و تنها با این توافق از جنگ جلوگیری شد که هردو کشور نیروهای خود را بیرون بکشند و اگر بار دیگر یکی احساس کرد که باید در امور کره مداخله کند ، باید دیگری را در جریان بگذارد . اما در سال 1894 میلادی ، فعالان ضد خارجی نهضتی در کره پدید آوردند . کره ای ها از چین درخواست کمک کردند که پذیرفته شد . این موجب اعتراض ژاپنی ها شد . برآیند آن جنگی بود که در آن ژاپنی ها برتری خود را در دریا و زمین و هر دو ثابت کردند . چین ناگریز شد استقلال کره را به رسمیت بشناسد ، و فرمز (تایوان امروزی) و پِسکادورس و شبه جزیره لیائودونگ را ، که غرب خلیج کره قرار گرفته بود و بخشی از منچوری به شمار می رفت ، به ژاپن واگذار کند . گرچه کشور دیگری هم بود که برای در دست گرفتن منطقه گام بر می داشت .

Manchuria.jpg

تلاش برای منچوری به محض امضای پیمان صلح ، روسیه و فرانسه و آلمان هم پیش آمدند . همۀ آنان منافعی در چین داشتند و روسیه به ویژه نقشه هایی دربارۀ پورت آرتور (لوشونکوی امروزی) ، بندری در آب های گرم در نوک شبه جزیره لیائودونگ ، داشت .این نقشه مستلزم آن بود که زاپن از ادعای خود دربارۀ شبه جزیره دست بردارد ، این یک نیز احساس می کرد که ناچار باید در ازای آن غرامت بیشتری از چین طلب کند . پس روسیه شروع کرد به ساختن راه آهنی که پورت آرتو را به هاربین در شمال شرقی چین متصل می کرد ، با این هدف که این خط را به راه آهن ترانس – سیبری وصل کند ، چینی ها به شدت اعتراض کردند و در نهایت روس ها موافقت کردند که به جای آن که منچوری را به خود منضم سازند اجاره ش کنند . ژاپنی ها چندان راضی نبودند اما نارضایتیشان وقتی زیاد شد که پس از آن روسیه کوشید با دست آوردند امتیاز چوب در شمال کشور و فرستادن نیرو برای محافظت از آن ، در کره نفوذ کند . ژاپن پیشنهاد کرد که تصرف منچوری را از طرف روسیه محترم می شمارد اگر روسیه نفوذ در کره را به رسمیت بشناسد . روسیه این را نادیده انگاشت و ژاپنی ها چنین تلقی کردند که راه دیگری جز جنگ باقی نمانده است .

800px-Fire_of_the_Oil_Depot_Caused_by_Ou

غرق کردن کشتی ها حاضر در لنگر گاه پورت آرتور

هردو طرف برای چنین سرانجامی نقشه هایی داشتند . از نظر ژاپنی سروری بر دریا ضرورت نخستین بود . پایگاه ناوگان خاور دور روسیه در پورت آرتور بود که از هفت کشتی جنگی کهنه و نه رزمناو تشکیل شده بود . ناوگان ژاپن به فرماندهی دریاسالار هایهاچیرو و توگو این برتری را داشت که کشتی هایش جدیدتر و سلاح هایش بهتر و ناوی هایش (ملوان هایش) آموزش دیده تر بودند . بنابراین نقشه این بود که ناوگان روسیه را به درگیری بکشانند ، و اگر از درگیر شدن خود داری می کرد ، محاصره می شد ، تسخیر خود پورت آرتور تنها از راه زمینی امکان پذیر بود ، به این جهت نقشه آن بود که سه ارتش در ساحل خلیج کره پیاده شودند . آنها با پیشروی به سوی شمال راه را می بستند و ارتش چهارم با خود پورت آرتور مقابله می کرد . آغاز انقلاب روسیه ، 1905 میلادی ، نیروهای مسلح بر روی کارگرانی که برای دادخواهی به تزار در برابر کاخ زمستانی سن پترزبورگ در 22 ژانویۀ 1905 میلادی گرد آمده بودند آتش گشودند . در طول سال خیزش های ناهماهنگ دیگری در جاهای دیگری پدید آمد ، اما اصلاحات سیاسی اندکی در پی داشت . روس ها از بی کیفیتی ناوگان خود آگاه بودند ولی برای حل مشکلشان وحدت نظر نداشتند . وزیرجنگ ژنرال آلیکسئی کوراپاتکین بر این عقیده بود که ژاپنی ها به جنوب منچوری حمله می کنند . برتری در خور ژاپنی ها در موضع قدرت به این معنی بود که تلاش برای نگه داشتن شبه جزیره لیائودونگ احمقانه است . به نظر اون بهترین این بود که به شمال در هاربین عقب می کشیدند و در آنجا پیش از آنکه حمله کنند منتظر نیروی کمکی می ماندند . او قبول داشت که با این کار پورت آرتور تنها می ماند اما اطمینان داشت که بندر می تواند مقاومت کند . نیروی دریایی روسیه طوری دیگری می اندیشید . نظر آنان این بود که اگر ناوگان خاور دور با ناوگان بالتیک تقویت شود ، نیروی دریایی ژاپن شکست می خورد ، ولو این که آن ها بایستی نیمی از دور زمین را طی می کردند . نیروی دریایی امکان حمله توان آبی – خاکی ژاپنی ها را نیز جدی نگرفت . ژاپنی ها در عمل بی آنکه رسماً اعلان جنگ کنند دست به تهاجم زدند . در شب هشتم و نهم فوریۀ 1904 میلادی ، آن ها قایق های اژدر افکن را به لنگرگاه پورت آرتور فرستادند و سه کشتی روس ها را غرق کردند . همزمان ، دریاسالار توگو توپ های ساحلی روس ها را نیز به زیر آتش گرفت . فردای آن روزیک ناوگروه جنگی ژاپنی دو رزمناو گشتی روسی را در بندر کره ای چِمولپو (اینچیون امروزی) در نزدیکی سئول غافلگیر و یکی از آنها را غرق و ناوی های دیگری را مجبور به ترک کشتی کرد . پس در دهم فوریه اعلان جنگ دادند . یک هفته بعد نیروهای ژاپنی در چمولپو پیاده شدند و شروع به پیشروی به سمت شمال به سوی رود یالو کردند . در آغازین روز های مارس 1904 میلادی ، دریاسالار استفان ماکارِف فرماندهی ناوگان روس ها را برعهده گرفت و چند بار به کشتی ها محاصره کنندۀ ژاپنی حمله کرد و از بخت بد ، در نیمه آوریل ، کشتی فرماندهی اش در هنگام بازگشت از یکی از این حمله ها به مین برخورد کرد و با همۀ تجهیزاتش نابود شد . از آن پس کشتی ها روسی در بندر پورت آرتور زمینگیر شدند .

JAPANESE_OCCUPATION_OF_SEOUL.jpg

پیاده شدن نیروی زمینی ژاپن در کره

حال زمانی بود که زیان وحدت نداشتن روس ها بر سرنحوۀ جنگیدن دامن خودشان را گرفت . ژنرال کوراپاتکین به سمت فرماندهی نیروهای روسیه در خاور دور منصوب شد و نقشه خودش را آزمود . او تمام نیروهای در دسترس را در جنوب موکدِن (شنیانگ امروزی) و پایگاه نظامی شبه جزیرۀ لیائو دونگ متمرکز کرد . سپس به یک جنگ فرسایشی در هاربین دست زد در حالی که نیروهای کمکی در مسیر راه آهن ترانس – سیبری به راه افتاده بودند . گرچه تزار دریاسالار ییفگنی آلیکسِیِف ، نایب پادشاه در خاور دور ، را به سمت فرمنده کل منصوب کرده بود . او توان ژاپنی ها را چندان جدی نمی شمرد و خواستار حملۀ فوری بود . نتیجه آن شد که وقتی ارتش اول ژاپن که در چمولپو پیاده شده بود ، به رودخانه یالو رسید ، درست پس از این رویداد ، ارتش دوم ژاپن در پنجم ماه مه در شبه جزیره لیائودونگ پیاده شد . این سپاه سپس روی به جنو به سوی پورت آرتور بیش از شصت کیلومتر راه پیمود . به دنبال آن ارتش چهارم ژاپن در غرب رود یالو پیاده شد .

400px-Mukden_Japanese_Assault_French_Pap

نبرد موکدن ، یکی از مهمترین نبرد های ژاپن و روسیه ، که نیروی های ژاپنی مانع رسیدن آذوقه و نیروی کمکی روس به بندر محاصره شده پورت آرتور شدند

نیروهای روسیه بر بلندی نانشان هیل موضعه گرفته و راه را در سوی باریک ترین تنگۀ شبه جزیره بر ارتش دوم ژاپن بستند . پس از آنکه حملۀ مستقیم روس ها به شکست روبرو شد ، ژاپنی ها موج برداشتند و به جناج چپ روس ها حمله و ناگزیر به عقب نشینیشان کردند . سپس ارتش چهارم در پورت آرتور پیاده شد و آن را محاصره کرد ، در حالی که ارتش دوم رو به شمال نهاد تا با تهاجمی آلیکسِیِف دستورش را داده بود مقابله کند . دو طرف در چهاردهم ژوئن در تِلیسو ، در 130 کیلومتری شمال شرق پورت آرتور ، با یکدیگر روبرو شدند . روس ها اجازه دادند ژاپنی ها به آنها حمله کنند و سپس عقب کشیدند تا از جمله ایشان به جناح های خود پیشگیری کنند . در آغاز اوت پیش از آن که کوراپاتکین شروع به پس کشیدن همۀ نیروها به لیائویانگ در تقریباً هشتاد کیلومتری جنوب موکدن بکند ، برخورد های بیشتری روی داد . از چهار ارتش ژاپن ، سه لشکر به فرماندهی فیلد مارشال آیوائو اویاما برای مقابله با او جمع شدند . کوراپاتکین ، تقویت شده با نیروی تازه نفس رسیده از روسیه ، در بیست و پنجم اوت حمله کرد ، حملۀ او دفع شد و ژاپنی ها دست به ضد حمله ای ناموفق زدند . روس ها دست به حملۀ ناموفق دیگری هم زدند . سپس ، با آنکه ژاپنی ها خسارت سنگین تری متحمل شده بودند ، کوراپاتکین موقعیت تهاجمی عالی خود را رها کرد و درحالی که عقبۀ سپاهش ژاپنی ها را معطل می کرد ، به عقب نشینی منظمی به سوی موکدن پرداخت . هرچند او همچنان نیروی تازه نفس دریافت می کرد ، تا این که در آغاز اکتبر شمار نیروهایش در برابر سپاه 170 هزار نفری اویاما به دویست هزار نفر رسید . بنابراین کوراپاتکین بار دیگر دست به تهاجم زد و در طول نیمۀ اول اکتبر در شاهو واقع در 24 کیلومتری جنوب غرب لیائویانگ با ژاپنی ها روبرو شد ، هر دو طرف حمله کردند اما هیچ نتیجه ای حاصل نشد و در همان جایی که بودند بر زمین ماندند .

2002_6774.jpg

تصویری جالب از نحوه عملکرد ژاپنی ها برای محاصره روس ها

محاصره پورت آرتور پورت آرتور سه لایۀ دفاعی داشت . لایۀ داخلی خندقی بود که از شهر کهن محافظت می کرد . در میانه ، زنجیره ای از دژباروهای جداگانه وجود داشت که به سنگرها و خاکریزها می پیوستند ، در حالی که آخرین لایه متشکل از زنجیره از دژها بر روی تپه بود ؛ گرچه هیچ یک از این سه لایه کامل نبودند . پادگان شهر چهل هزار نیرو و 506 توپ داشت ، اما ساز و برگشان محدود بوود . شمار ارتش سوم ژاپن در محاصره شهر در ماه ژوئیه به 85 هزار نفر افزایش یافت ، با 474 توپ ، اما این تضمینی برای توفیق زودهنگام نبود . ناوگان محاصره کنندۀ ژاپن نیز اتفاقاً ضیعف شده و دو کشتی جنگی را بر اثر برخورد با مین از دست داده بود . این چیزی بود که دریاسالار توگو را ، به ویژه خارج شدن کشتی ها روسی در خشکی بیست و سوم ژوئن ، نگران ساخت . هرچند آنها از حمله حذر کردند و به بندرگاه بازگشتند . در خشکی ، نیروی زمینی ژاپن در طول ماه ژوئیه چند حمله آزمایشی انجام داد . سپس در هفتم اوت ، قاطعاننه به دژهای تپه در بخش شرقی حمله کرد و پس ازجنگی فتحشان کرد . در این زمان تزار فرمان داد ناوگان روسی از پورت آرتور جدا شوند و به چهار کشتی ناوچۀ گشتی در پایگاه ولادی وستوک بپیوندند . شش کشتی جنگی ، پنج ناوچۀ گشتی و هشت ناوشکن در دهم اوت به را افتادند . آنها در آغاز بر آن بودند که بدون برخورد با کشتی ها ژاپنی از آن ها بگذرند . اما در بعد ظهر آن روز ، توگو آنها را به دام انداخت .

Japanese_28_cm_Howitzer_during_the_Siege

توپخانه های پرقدرت ژاپنی ها که برای بمباران بندر پور آرتور مورد استفاده قرار گرفتند 

در برخوردی که روی داد ، به کشتی فرماندهی روسی ضربه ای مستقیم وارد شد و دریاسالار ویلگِلم ویتگِلت که جانشین ماکارِف شده بود کشته شد . فرمان های بعدیِ کشتی فرماندهی مبهم بودند و کشتی ها روسی پراکنده شدند . یک ناوچۀ گشتی غرق شد و شماری از کشتی ها به بندرهای بی طرف پناه بردند که در نهایت توقیف شند . سپس بقیه شان به پور آترو بازگشتند . سه روز بعد ، یک ناوچۀ گشتی از ناوگروه توگو یکی از کشتی های ناو گروه ولادی وستوک را غرق کرد . این ها همه ، توگو را سرور دریاها ساخت ! ژاپنی ها در نوزدهم اوت به دومین حمله خود به پورت آرتور دست زدند . در جریان پنج روز جنگِ سخت و بی رحمانه که شمار قربانیانش بسیار بالا بود ، دستاوردهای آنان بسیار اندک بود . بنابراین ژانرال مارِسو که نوگی که اکنون فرماندهی را بر عهده داشت ، درخواست وسایل محاصرۀ توپخانه ای کرد . رسیدن وسایل وقت می برد . اما در طول نیمۀ دوم سپتامبر او همچنان به تلاش های ساحلی دیگری برای درهم شکست دفاع دست زد . پس از آن بود که وسایل محاصرۀ توپخانه ای اش رسید . در بین آنها خمپاره اندازهای غول آسای 280 میلیمتری وجود داشت که گلوله های 22 کیلوگرمی شلیک می کرد . نوگی در سرتاسر ماه اکتبر پورت آرتور را در زیر آتش مداوم توپخانه قرار داد و در آخر ماه به حملۀ مستقیم دیگری مبادرت ورزید . این حمله با آتش مسلسل و توپخانه و نارنجک روس ها پاسخت داده شد . با این همه ذخیره غذایی پادگان پورت آرتور رو به اتمام بود و با محاصره شدن کوراپاتکین در شاهو ، امید به رهایی رنگ می باخت . اما سپس پادگان در محاصره خبرهایی دریافت کرد مبنی این که ناوگان بالتیک روسیه سرانجام حرکت کرده است .

ادامه دارد ...

منبع : کتاب جنگ هایی که دنیا را تغییر دادند ، نوشته چارلزمسجنر ، ترجمه منوچهر پزشک زمستان 1392 ، صفحات 205 تا 216


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 304 تاريخ : پنجشنبه 10 تير 1395 ساعت: 9:43

بسم الله الرحمن الرحیم

«طرح عملیات» مقابله با خودروها انتحاری داعش و سایر گروههای تروریستی

1m2520283295B15D.jpg

358102_8785B15D.jpg

مقدمه:

در مورد لزوم مقابله با این تاکتیک دواعش و سایر مشابه های آنها نیاز به توضیح خاصی نیست و بر همه روشن و واضح است، همه می دانیم که پیشانی خط حمله داعش و امثالهم برای تصرف هر مکان، همین خودورها هستند و اگر این حربه از دست آنها گرفته شود دندان تیز آنها برای بازپس گیری مناطق آزاد شده یا اشغال مناطق جدید تا حد بسیار زیادی کند می شود، این را همه می دانند ولی راه حل چیست؟

واقعیت این است که جرقه نوشتن این مطلب و بحث و اشتراک گذاری آن با شما دوستان برای بحث، تبادل نظر و پخته شدن مطلب از درخواست پیشنهادات یکی از مدیران بزرگوار(جناب ونوم اسنیک) در تاپیک مدیران برای اخذ نظرات دوستان مدیر در خصوص سوریه بود، این مطلب مدتی ذهن من را به خود مشغول کرده بود که به هر حال پیشنهاداتی ما می دهیم –عموم این پیشنهادات هم در حوزه «تکنیکی» و «تاکتیکی» دسته بندی می شوند- ولی باید یک راهکار اساسی تر دنبال کرد که یا این حربه را به طور کامل از دست دشمن بگیرد و یا اینکه حداقل تا مدتی مطلوب آن را بی اثر و بی خاصیت سازد.

ابتدا لازم است در مورد واژه «عملیات» که در تیتر مطلب آورده ام توضیحی ارائه کنم، سطوح مدیریت نظامی و غیر نظامی معمولا به 4 دسته تقسیم می شوند:

  1. استراتژیک
  2. عملیاتی
  3. تاکتیکی
  4. تکنیکی

قصد پرداختن به اینها را نداریم و از موضوع ما خارج است اما عجالتاً اینکه روال این است که در هر سطحی که دشمن شما حربه ای را رو کند شما باید در سطح بالاتری حربه ای برتر رو کنید تا آن را خنثی کرده و به حاشیه رانَد. و یا اینکه برای کسب پیروزی شما باید بتوانید در سطح بالاتری نقشه ی بهتری ارائه کنید تا موفق شوید. البته در سطح مساوی هم می توان با نقشه بهتر و دقیقتر به موفقیت دست یافت ولی معمولا تلفات و هزینه بیشتر است و بهتر است از طریق برتری در سطح بالاتر پیروزی را کسب کرد تا هزینه کمتری صرف کرد، تلفات کمتری داد و زمان را بهتر مدیریت نمود.

طرح بحث و مسأله

با این مقدمه کوتاه و نسبتاً جویده می رسیم به اینکه چه می خواهم مطرح کنم، ببینید استفاده از خودورهای بمب گذاری شده ی انتحاری توسط داعش یک «تاکتیک» است، تاکتیکی که معمولا با عناصر تکنیکی خوبی هم به انجام می رسد و معمولا (البته با درصدی انهدام و تلفات و برخی مواقع ناکامی) به بار می نشیند. برای مقابله موثر، سریع و کم هزینه با این تاکتیک، باید یک «عملیات» خوب و دقیق و حساب شده طراحی کرد که در آن به اِلِمانهای تاکتیکی نیز توجه کافی مبذول شده باشد و از آنجا که من خودم از افرادی هستم که معتقدم که همانطور که سلسله مراتب مدیریتی از بالا به پایین اثر می گذارد، به همین ترتیب این سلسله مراتب از پایین به بالا هم تاثیرات خاص خودش را دارد و تکنیک بر تاکتیک، تکنیک و تاکتیک بر عملیات و تکنیک و تاکتیک و عملیات بر استراتژی اثرگذار است و اتفاقا تاثیرات مهمی هم دارد و به عنوان مثال بی توجهی به المانهای تکنیکی و تاکتیکی در طراحی عملیات معمولا شکست آن یا تاخیر در حصول نتایج را در پی دارد.

در مقدمه اشاره کردیم که  چرا به سراغ «عملیات» رفتیم و در طرح بحث هم گفتیم که در طراحی عملیات به لوازم و مواد زیرمجموعه آن توجه لازم را داریم؛ حال به طرح عملیات می پردازیم:

با توجه به اینکه خط تماس نیروهای مقاومت و ارتش سوریه با تروریستها خطی طولانی و پیچ در پیچ با ویژگی های اقلیمی و جغرافیایی متفاوت و بعضا ضد هم می باشد نمی توان یک نسخه کلاسیک ثابت را برای دفاع از همه خطوط پدافندی پیچید و مثلا بگوییم که در «سرتاسر» خطوط تماس و لجمن1 اقدام به حفر خندق و ایجاد خاکریز و میدان مین نمود. برای طراحی خطوط دفاعی باید به الزامات خاص تاکتیک حمله ای دشمن توجه نمود، برخی از این الزامات به شرح زیر هستند:

  1. دشمن با نیروی سریع حرکت می کند.
  2. دشمن با خودروی مجهز به زره سبک حمله می کند.
  3. همزمان با حمله خودروهای انتحاری، گلوله باران نیروهای پیاده در خط را شدت می دهد.
  4. از خودروهای چندگانه استفاده می کند تا در صورت عدم موفقیت یکی یا چندتا، حداقل یکی از آنها بتواند به هدف برسد.

برخی از ویژگی های تاکتیکی و تکنیکی دفاعی نیروهای مدافع جبهه مقاومت در خط تماس و نبرد به شرح زیر است:

  1. معمولا تلاش می شود از موشکهای ضد تانک(هدایت شونده یا در صورت در دسترس نبودن، غیر هدایت شونده نظیر آرپی جی و اس پی جی) برای مقابله اولیه با خودورهای انتحاری استفاده شود.
  2. در برخی جبهه ها که تانک در دسترس باشد تلاش می شود با توپ اصلی تانک با خودرو انتحاری مقابله کرد(بعضی مواقع موثر است ولی برخی مواقع بدلیل سرعت بارگذاری مجدد نسبتا پایین تانک و عدم مهارت توپچی در هدف قراردادن هدف متحرک و هیجانی شدن زیاد توپچی و بعضا استفاده از مهمات نامناسب و ... حتی تانک هم موفق به متوقف کردن خودرو انتحاری نمی شود)
  3. برخی از افراد پیاده معمولا می کوشند تا با سلاح سبک، خودرو یا راننده آن را هدف قرار دهند (که معمولا بی اثر است).
  4. در آخرین لحظات و پس از نا امیدی از هدف قراردادن خودرو دشمن، افراد اقدام به فرار می کنند.
  5. اگر شرایط محیطی و لجستیکی اجازه دهد یا اهمیت استراتژیک موقعیت به خوبی درک شده باشد تلاش می شود با موانع فیزیکی مسیر خودروهای انتحاری مسدود یا لااقل سرعت حرکت آنها بواسطه موانع ایذایی کند شود.

با توجه به ویژگی ها تاکتیکی ذکر شده دو طرف درگیری، باید «طرح عملیاتی» را طراحی و پیاده نمود که دارای شرایط زیر باشد:

  1. دارای سرعت کافی و لازم در تحرک و جابجایی تجهیزات و امکانات باشد.
  2. از تجهیزات با زره متناسب استفاده کند.
  3. از سلاح و تجهیزات هجومی متناسب( نه خیلی سبک و نه خیلی سنگین و کند) بهره ببرد و از سلاحهایی بهره ببرد که توان از کار انداختن و انهدام خودروهای دشمن را داشته باشند.
  4. این تجهیزات علاوه بر توان دفاع از خود، دارای توان دفاع متناسب از اهدافی که برای دفاع از آنها طراحی شده اند باشند.
  5. به بارگذاری مجدد(ریلود) در سلاح های مورد استفاده، متناسب با تهدیدات میدان نبرد توجه کافی شده باشد.
  6. تجهیزات مورد استفاده حتی المقدور امکان حمل و نقل هوایی و انتقال سریع به میادین درگیری را داشته باشند.
  7. با توجه به بنیه مالی نسبتا ضعیف دولت سوریه و همپیمانان وی در مقایسه با طرف مقابل، تجهیزات نباید خیلی گران باشند.
  8. با توجه به تحریمهای تسلیحاتی دولت سوریه و همپیمانان وی، تجهیزات باید در دسترس و قابل حصول باشند.
  9. با توجه به فوریت مسأله، تجهیزات را باید بتوان در صورت لزوم بصورت هوایی به سوریه منتقل نمود.
  10.  تسلیحات مورد استفاده از عمر رزمی مناسب و اطمینان پذیری کافی در شرایط نظامی منطقه برخوردار باشند.

و ...

با توجه به الزامات طرح عملیات ذکر شده و نظر به استفاده از تجارب جنگهای گذشته، از جنگ جهانی دوم تا جنگهای اخیر افغانستان، عراق، گرجستان و ... طرح عملیاتی «دفاع متحرک» پیشنهاد می گردد.

دفاع متحرک چیست؟

شاید استراتژی(یا بهتر بگوییم عملیات) دفاع متحرک ارتش بعث عراق(که کلیت این طرح هم از همین کار آنها گرفته شده است) در برابر نیروهای رزمنده ایرانی در دفاع مقدس به گوشتان خورده باشد، در ابتدای این طرحریزی، ارتش عراق از 150 دستگاه تریلی تانک بر معمولی مجهز به کمرشکن که 150 دستگاه تانک تی 72 بر روی آنها قرار گرفته بود(در صورت انهدام یا از کار افتادن جایگزین می شدند) بهره می برد که در موقعیت مناسب و دور از دسترس نیروهای زمینی و توپخانه ایران مستقر بودند و در زمان شروع عملیاتها توسط ایران، بلافاصله تانکها توسط تریلی ها به پشت جبهه منتقل شده و با طی مسیر نسبتا کوتاهی توسط خود، به صحنه درگیری می رسیدند و پاتک سنگینی را آغاز کرده و توازن نیروهای درگیر در نبرد را به نحو چشمگیری به نفع عراقی ها تغییر می دادند، و از آنجا که از رمان بکارگیری این روش توسط عراق عمده عملیاتهای هجومی ما توسط نیروهای سپاه انجام می شد و این نیروها هم معمولا برای تک علیه تانکها عموما به آرپی جی 7 مجهز بودند که از جلو بر زره تی 72 ناکارآمد بود، لذا این روش مورد استفاده عراق نتیجه چشمگیری برای آنها به دنبال داشت و در عملیاتهای مختلفی عراق توانست با استفاده از این روش تک نیروهای ما را کند کرده، یا جلوی رسیدن آن به اهداف از پیش تعیین شده اش را بگیرد و یا حتی آن را با شکست مواجه نماید.

دلیل موفقیت این استراتژی یا عملیات صدام، طراحی صحیح آن ، استفاده از اِلِمان سرعت و زره برتر و آتش قوی، توجه به محدودیت های ضد زره طرف مقابل و ... بود.

مزیت دیگر و غیر قابل انکار این استراتژی یا عملیات عراق در این بود که استفاده از تریلی های معمولی(بجای انتقال تانک توسط تانکبرهای کند و یا حرکت خود تانک که زمان بر بود) باعث شده بود که با سرعت بالای تریلی ها، هر نقطه از خط تماس طولانی ایران و عراق در کمتر از چند ساعت برای عراقی ها قابل دسترس باشد (معمولا زیر 4 تا 5 ساعت تریلی ها به منطقه خط تماس می رسیدند) و از آنجا که شروع هر عملیات با تدارکاتی همراه است و وضعیت و آرایش نیروها در منطقه تغییر می کند و جاسوسی های انسانی نیز به تشخیص شروع عملیاتها کمک می کردند معمولا چند روز یا لااقل یکی دو روز قبل از شروع عملیات –حتی اگر دشمن پی به آغاز عملیات نمی برد- به تغییرات نیروها حساس می شد و نیروهای دفاع متحرک را آماده باش می کرد.

حتی اگر این اتفاق هم نمی افتاد و عملیات در غافلگیری مطلق شروع می شد از آنجا که معمولا عملیاتهای ما در بازه زمانی 10:30 شب تا 1:30 صبح آغاز می شدند، تریلی ها معمولا ظرف 4 تا 5 ساعت به منطقه درگیری می رسیدند و پاتک آغاز می شد که  –اگر ندیده اید- وصف پاتکهای سنگین صبح عملیات عراقی ها را حتما شنیده اید که از همینجا ناشی می شد.

از شرح و توضیح بیشتر استراتژی یا عملیات دفاع نامتقارن عراق می گذریم –اگرچه ذکر این میزان از آن برای تقریب ذهن لازم بود- و به بحث خودمان بر می گردیم.

تکنیک حملات نیروهای داعش و سایر گروههای مشابه، از حیث نوع استفاده از برخی تجهیزات و نحوه استفاده از نفرات دارای شباهتهایی به نیروهای ایرانی در دفاع مقدس می باشد، از جمله تاکید بر حملات برق آسا، عدم استفاده از شیوه های کلاسیک، تأکید بر نیروی انسانی و ... که در تاکتیک خودروهای انتحاری آنها، تقریبا تمام این تکنیکها به چشم می خورد و به نوعی پیشانی حملات غافلگیرانه آنها و گل سر سبد تاکتیک ایشان است.

پیشنهاد یک راه حل

برای حل این مسأله پیشنهاد می گردد با توجه به اینکه تروریستها از خودروها و تجهیزات زرهی سنگین جهت حملات انتحاری استفاده نمی کنند -و در نتیجه نیازی به استفاده از تانک های اصلی میدان نبرد برای مقابله نمی باشد- به تناسب خودروها و تجهیزاتی که دواعش و امثالهم در اینگونه حملات بکار می گیرند، از خودروهای زره پوش رزمی سبک(IFV یا APC ها) استفاده شود که دارای ویژگی های زیر هستند:

  1. قدرت آتش متناسب با تهدید پیش رو
  2. تحرک بالا
  3. سرعت زیاد
  4. ذخیره مهمات کافی برای پاسخگویی به چند موج حمله
  5. سبکی لازم جهت انتقال سریع زمینی و در صورت لزوم هوایی
  6. گلوله باران همزمان تروریستها علیه مواضع دفاعی خودی توسط مسلسلهای سنگین (از دوشکا تا توپ 23 میلی متری) بواسطه زره کافی این خودروها برای مقابله با چنین تهدیداتی بی اثر است.
  7. تنوع تولیدات آنها در سطح جهانی و عدم محدود بودن به تولیدات غربی
  8. عمر زرمی مناسب و اطمینان پذیری کافی تسلیحات این خودروها( که معمولا توپهای 25 تا 40 میلی متری هستند)
  9. قیمت مناسب در مقابل تانکهای اصلی میدان نبرد
  10. نواخت تیر مناسب که امکان چند موج حمله به یک هدف را در صورت خطای شلیک های اولیه میسر می کند.
  11. بواسطه تغییر مکان مکرر و مرتب نیازی به سنگر مخصوص ندارد و در زمان عدم نیاز از منطقه خارج می شود.
  12. این خودروها «همه جا رو» بوده و در تمام اقلیمهای درگیری امکان بکارگیری دارند.
  13. بواسطه زره پوش بودن خودرو، در فواصل نزدیکتری –نسبت به افراد مدافع که فاقد حفاظ هستند- می تواند به انهدام خودروی انتحاری –بدون ترس از تحت تاثیر موج و ترکش آن قرار گرفتن- اقدام کند.
  14. در موقع حمله خودروی انتحاری، در صورت وجود این خودروهای مدافع، افراد مدافع موضع می توانند در مواضع دفاعی خود باقی بمانند و جان خود را بی جهت به خطر نمی اندازند.
  15. بدلیل دقت بالای مهمات توپهای سبک این خودروهای زرهی و ریلود سریع آنها، استرسِ از دست دادن هدف، توپچی را فرا نمیگیرد و با خاطری آسوده تر اقدام به شلیک می نماید.
  16. دقت این توپها تا 1500 متر قابل قبول(در این فاصله می توانند هدفی به ابعاد لاستیک یک کامیون یا ابعاد نصف شیشه جلوی آن را هدف قرار دهند) و تا 1000 متر بسیار دقیق است و پاسخگوی نیازهای دفاعی می باشد.
  17. لازم نیست تا مهمات ضد تانک هدایت ناپذیر که نیاز به هدفگیر خیلی دقیقی دارند –آن هم علیه هدفی که مسیر حرکت آن الزاما خیلی ثابت نیست-  بیهوده مصرف شوند و می توان آنها را برای کاربرد علیه مواضع دشمن یا علیه تانکهای دشمن بکار برد.
  18. ذخیره مهمات مناسب در داخل خودرو اجازه پاسخگویی به هر تعداد حمله –متناسب- را می دهد.
  19. بواسطه تحرک بالای خودرو و عدم استقرار آن در موضع ثابت به مدت طولانی، در صورتی که دشمن به موشکهای ضد تانک هدایت شونده مجهز باشد هم هدف قرار دادن آن به راحتی میسر نمی باشد و اصولا هدف قرار دادن هدفی که در زمانی کوتاه سرعت خود را در صورت احساس خطر از صفر به بیش از 40 کیلومتر در ساعت می رساند و مانور پذیری خوبی دارد عملا بسیار سخت –اگر نگوییم غیر ممکن- است. ضمن اینکه توان ترمزگیری بالای این خودروها عکس این حالت را نیز سبب شده و کاهش سریع سرعت نیز خود عاملی برای جاخالی دادن در مقابل موشکهای هوایت شوند ضد تانک است.
  20. برای حفاظت هر چه بیشتر در مقابل موشکهای هدایت شونده ضد تانک از قفسهای شبکه ای در دور تا دور خودرو و با فاصله مناسب استفاده می شود.
  21. استفاده دشمن از زره سبک در خودروهای انتحاری سبب می شود تا معمولا با توپهای سبک (25 تا 30 میلیمتر) بتوان به مقابله با آنها اقدام نمود.
  22. سرعت حرکت خودروی انتحاری دشمن هر چه باشد در برابر سرعت حرکت برجک و گلوله باران خودروی مدافع ناچیز است.

چند پیشنهاد به عنوان نمونه

از آنجا که تنوع محصولات در این محدوده خودروهای زرهی زیاد می باشد، با توجه به نیازها و شرایط گفته شده و بررسی صورت گرفته چند نوع خودرو برای این منظور پیشنهاد می گردند، بدیهیست این پیشنهادات کامل نبوده و نظرات دوستان می تواند راهگشا باشد:

رتبه ی پنجم: خودروی BMPT ترمیناتور

640px-Bmpt_REA_20095B15D.jpg

این خودروی زرهی روسی که برگرفته از شاسی تی 72 بوده و برجکی منحصر به فرد با انواع تسلیحات موشکی و توپ  30 میلی متری و نارنجک انداز و تیربار ضد نفر دارد که اتفاقا یکی از بهترین گزینه های پیش روست، اما آنچه آن را در جایگاه پنجم می نشاند قیمت بسیار بالای آن، وزن سنگین( که امکان حمل بیش از یک خودرو توسط تریلی و همچنین حمل و نقل هوایی با پرنده های معمول کارگو را منتفی می کند) و تحرک به نسبت پایین آن در مقایسه با خودروهای چرخدار می باشد که عاملی حیاتی در محیط پر از تهدید سوریه است.

رتبه چهارم: خودروی BMP-3

640px-2008_Moscow_May_Parade_Rehearsal_-

این خودرو از توان آتش بسیار خوبی برخوردار می باشد که توان شلیک دوگونه مهمات 100 و 30 میلی متری برای محیط جنگی سوریه بسیار مناسب است و وزن بسیار مناسبی هم دارد اما همچنان قیمت بالا و سرعت به نسبت پایین در ماقیسه با خودروهای چرخدار مانع اصلی بکارگیری آن در تعداد زیاد است.

رتبه سوم: خودروی BTR-90

800px-BTR-90_282295B35D.jpg

این خودرو با توپ مناسب، سرعت عالی، زره متناسب با ماموریت، توانایی حمل نفر به عنوان ماموریت ثانویه، وزن مناسب برای حمل هوایی، ابعاد مناسب برای حمل دو دستگاه بر روی یک تریلی، همه جارو بودن با 8 چرخ تمام متحرک، توان حمل موشک ضد زره هدایت شونده، توانایی آبی خاکی، امکان نصب زره های کمکی و ... قطعا رتبه بهتری در این مقایسه بدست می آورد اگر قیمت مناسبتری داشت.

رتبه دوم: خودروی ZBL-09/VN-1

zbl_095B25D.jpg

این خودروی زرهی خوش آتیه چینی با توپ 30 میلی متری و توان حمل موشک ضد زره و وزن خوب، موتور آلمانی و سرعت عالی خود حتی می توانست رتبه اول را نیز کسب نماید اگر قیمت آن مناسبتر بود و اندازه کوچکتری داشت.

رتبه ی اول: خودروی WZ551/NGV-1

wz_551_l15B15D.jpg

wz_551_l45B15D.jpg

wz_551_l85B15D.jpg

این خودروی سبک و جمع و جور چینی تقریبا توانسته همه فاکتورهای لازم را بطور نسبی در خود جمع کند، از وزن سبک برای حمل هوایی و زمینی گرفته( 12.5 تن) تا طول مناسب(6.6 متر) توان همه جارو بودن(بواسطه 6×6 بودن خودرو)، توان حمل 9 نفر نیرو علاوه بر پرسنل در موقع لزوم، جنگ افزار اصلی مناسب(توپ 25 میلی متری که برگرفته از توپ 25 میلی متری25M811  جیات فرانسه با نرخ آتش 125 و 400 گلوله در دقیقه است و از مهمات مشابه با توپ 25 میلی متری بردلی استفاده می کند، لازم به ذکر است که نیروهای آمریکایی با مهمات ضد زره این توپ حتی برجک تانک تی 55 را نیز در جنگ اول خلیج فارس سوراخ و تانک را نابود می کردند به نحوی که میزان شکار تانکهای عراقی توسط نفربرهای بردلی از میزان شکار آنها توسط تانکهای آبرامز بیشتر بود!)، برد عملیاتی خوب( 800 کیلومتر با یکبار سوختگیری)، سرعت خوب، قیمت مناسب(700 هزار دلار)، سیستم تعلیق مناسب که امکان افزایش سرعت آفرود را فراهم می کند، بکارگیری آن توسط 19 کشور علاوه بر خود چین، برجک برگرفته از برجک DRAGAR نکستار فرانسه، وجود دو تیربار ثانویه، یکی 12.7 و دیگری 7.62 که دومی هم محور است، موتور هواخنک پر قدرت مجهز به توربوشارژر و ...

این خودرو دارای نمونه های دیگری با کاربردهای متفاوت نیز می باشد که بعدا به یکی از آنها اشاره می شود.

سناریوی کلی عملیات

قطعا برای کاربری مناسب هر جنگ افزار در قالب یک عملیات نیاز به سناریو و تکنیک و تاکتیک مناسب هست و الا هیچ جنگ افزاری به خودی خود نمی تواند باعث پیروزی یک عملیات یا سلسله عملیات شود. در اینجا به یک طرح عملیات پیشنهادی اشاره می شود و البته اصراری هم وجود ندارد که این طرح را بهترین بدانیم بلکه در پی آن هستیم که بهترین را با کمک هم کشف کنیم:

  1. در زمان احتمال حمله دشمن که اطلاعات لازم آن از طریق جاسوسی انسانی یا دیدبانی تحرکات دشمن و یا تصویربرداری های مداوم هوایی بدست آمده، بر حسب تخمین توان دشمن یک، دو یا چند تیم واکنش سریع به منطقه فراخوان می شوند، هر تیم واکنش سریع متشکل از خودروها و تجهیزات زیر است:
  1. یک دستگاه تریلی مجهز به کمرشکن برای حمل دو دستگاه خودروی IFV
  2. دو دستگاه خودروی IFV یا APC
  3. یک خودروی موشک انداز ضد زره از نوع WZ-91 مجهز به موشک فوق العاده HJ-9 که بر مبنای شاسـی خودروی  WZ-550 ساخته شده و برای حمایت از خودروهای زرهی و پشتیبانی آتش علیه سکوهای ضد زره و احیانا زرهی سنگین دشمن عمل می نماید.
  4. یک دستگاه کامیون کفی برای حمل خودروی موشک انداز
  5. کامیون حامل مهمات IFV ها و خودرو موشک انداز(اختیاری)

HJ-9-Tank-Destroyer-1S5B15D.jpg

خودروی WZ-91

مزیت استفاده از خودروی WZ-91 اشتراکات زیاد آن با خودروی WZ-551 می باشد که هزینه نگهداری، تعمیرات و آموزش را پایین می آورد.

  1. تریلی حامل IFV ها و کامیون حامل خودروی موشک انداز در فاصله ایمن از خط تماس خودروهای حمل شده توسط خود را پیاده می کنند و خود به موقعیتی ایمن تر باز می گردند .
  2. IFVها منتظر حمله می مانند، اگر تا آمدن آنها حمله شروع شده باشد بلافاصله درگیر می شوند و علیه خودروهای انتحاری عمل می نمایند.
  3. خودوری موشک انداز در فاصله ای دورتر از خط درگیری نسبت به دو خودروی زرهی دیگر قرار گرفته و ضمن پایش محیط اطراف خطر حضور موشک اندازهای ضد زره و احیانا تانک یا خودروی زرهی را بررسی می کند. در صورت لزوم خود این خودرو نیز علیه خودروهای انتحاری اقدام به شلیک موشک می نماید.
  4. برای افزایش اشراف اطلاعاتی بر منطقه نبرد، هر یک از خودروهای زرهی و همچنین خودروی موشک انداز مجهز به یک کوآدکوپتر است که از روی بدنه آن به پرواز در می آید و توسط فرمانده خودرو کنترل شده و بصورت زنده تصاویر خود از محدوده های مورد نظر را به فرمانده ارسال می کند و یا فرد چهارمی در خودرو حضور پیدا می کند که وظیفه پایش تصاویر و گزارش به فرمانده را برعهده می گیرد.
  5. خودروهای زرهی، یکی بصورت اصلی و دیگری بصورت کمکی و رزرو عمل می کنند تا در صورتی که اولی به هر دلیلی از کار افتاد دومی وارد عمل شود.
  6. پس از پایان تهدید و عملیات، خودروهای از صحنه خارج و سوار بر تریلی ها به مقرهای امن پشت جبهه خود منتقل می شوند تا اقدام به سوختگیری مجدد و بارگیری مهمات نمایند.

کلیات هر عملیات به صورت بالا می باشد و البته با ریزه کاریهایی که می توانیم اضافه کنیم.

ویژگی های توپ 25 میلی متری و مهمات آن

811_jhgjh15B15D.jpg

در این توپ انواعی از مهمات با کاربردهای مختلف قابل استفاده است که تغذیه دوگانه باعث می شود تا همزمان بتوان از 2 نوع مهمات در توپ استفاده نمود، انواع مهمات قابل استفاده در این توپ عبارتند از: APDS-T,HEI-T,TP-T,TPDS-T,SAPHEI-T,HEI و TP که هر یک کاربرد مخصوص خود را دارند ولی برای مقابله با خودروهای انتحاری بهترین ترکیب استفاده از مهمات APDS-T و HEI-T بصورت دوگانه می باشد.  خشاب این توپ 400 گلوله را در خود جای می دهد که 200 گلوله آماده به شلیک و 200 گلوله ذخیره می باشند.

25mm_ammo_family1.png

تصویری از انواع مهمات قابل استفاده در توپ

25mm_ammo_family.png

جدول مشخصات مهمات اصلی توپ

پیشنهاد از بعد کمّی

برای انجام این عملیات در سوریه با توجه به گستردگی مواضع درگیری نیاز به حداقل 60 تیم واکنش سریع شامل 120 خودروی زرهی، 60 تریلر، 60 خودروی موشک انداز، 60 کامیون کفی و تعدادی خودروی تامین و تدارک مهمات می باشد که در نقاط مختلف کشور مستقر می گردند.

شاید مطرح شود که اینگونه پیشنهادات خوش بینی است و ما امکان تهیه و تدارک چنین چیزی را نداریم که در پاسخ باید گفت که ماهانه هزینه بسیار هنگفتی از سوی محور مقاومت برای جنگ سوریه انجام می شود و در صورتی که هرینه انجام این طرح به سرانجام برسد در بحث تثبیت و پدافند مواضع آزاد شده تحول خوبی انجام خواهد شد. ضمنا خودروهای IFV یا APC بکارگیری شده، در زمان عملیاتهای آفندی نیز می توانند به خوبی مورد استفاده واقع شوند.

سوال بعدی این است که اولا آیا چین این خودروها را به محور مقاومت تحویل می دهد که با توجه به اینکه چین بنا به خواست خودش و دولت سوریه، بصورت فعال و نه انفعالی در صحنه حضور دارد احتمال قوی برای افزایش وزنه خود در امتیازگیری های آینده این درخواست را با پاسخ مثبت مواجه خواهد کرد و حتی شاید از این رهگذر بتوان تخفیفهای خوبی نیز از وی دریافت نمود و ثانیا اینکه این تعداد خودرو در چه زمانی تحویل سوریه خواهند شد؟ که با توجه به فعال بودن خط تولید این خودرو در چین، زمان لازم برای تحویل حداقل 30 دستگاه برای شروع ابتدایی عملیات، زیر یک ماه خواهد بود. ضمن اینکه در صورتی که بتوان دولت چین متوجه فوریت مسأله نمود وی می تواند از محل ذخایر ارتش خود نیز اقدام به تحویل خودروهای سفارش شده بنماید. تریلی ها و کامیونها هم که در بازار موجود و مهیا است. در صورت نیاز به حمل هوایی نیز هواپیماهای باربری بزرگ چینی در هر پرواز توان حمل 4 دستگاه آن را دارند.

پی نویس:

1- لجمن: لبه ی جلویی منطقه نبرد

نویسنده: MOHAMMAD

فقط برای میلیتاری قابل استفاده است، درگاه های دیگر اینترنتی و فضای مجازی صرفا با لینک به این صفحه امکان بازنشر مطالب را دارند.

در تهیه مطالب عمومی مانند مشخصات خودروها و سلاحها از وبگاه های اطلاعات عمومی نظیر ویکیپدیا و ... کمک گرفته شده است.


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 264 تاريخ : پنجشنبه 10 تير 1395 ساعت: 9:43

Besmellah_34.png

مقدمه : 

حفاظت ارزان، سبک و کارا از اماکن، تجهیزات و افراد همواره بزرگترین دغدغه صاحبان صنایع و نظامیان بوده است.در زمینه نظامی در دوره های مختلف امکانات گوناگونی جهت حفاظت از جان پرسنل و همچنین بهبود وسایل حفاظتی طراحی و ساخته شده که هر یک مزایا و معایب خود را داشته است. از مهمترین مشکلات تجهیزات حفاظتی وزن سنگین و استفاده سخت از این ابزارهاست.

دولت آمریکا از سال 1996 که انفجارهای الخبر در ظهران عربستان رخ داد، بدنبال استفاده مواد پلیمری جهت حفاظت از ساختمانها افتاد. در سال 1999 شرکت آمریکایی رنگهای پیشرفته Line-x*، مناقصه "رنگی برای کاهش اثرات انفجاری" در بین 27 رقیب دیگر از سوی پنتاگون برنده شد.

line-xlogo.gif

PAXCON محصول نهایی تولید شده توسط این شرکت است، رنگی مقاوم در برابر انفجار! که از ترکیبات پلی اورتان و پلی یوریا (polyurethane/polyurea) ساخته شده است. از خواص مهم این پلیمرها قابلیت جذب امواج انفجار است؛ خاصیتی که آلیاژها آن را ندارند.
بنا به تعریف Line-x رنگهای ما تمام اجزا شیی رنگ شده را در کنار هم نگه میدارد.
این رنگ جهت حفاظت در برابر انفجار، ترکش و گلوله طراحی شده و بطور گسترده ای در ارتش ایالات متحده برای حفاظت از تجهیرات و افراد استفاده میشود. همچنین ساختمانهای مهم آمریکا از جمله ساختمانهای دولتی و نظامی مانند پنتاگون ملزم به استفاده از رنگهای محافظ (در حال حاضر PAXCON) هستند که باعث کاهش قابل ملاحظه تاثیر انفجار و قدرت نفوذ گلوله به این ساختمانها میشود.

از تجهیزات نظامی که میتوان به این موارد اشاره کرد:
بدنه هاموی ها، صفحات ضد گلوله، خودروهای پلیس و نیروهای واکنش سریع، پایه ها و لانچرهای پرتاب خمپاره، کلاهخود سربازان

SD_AboutPaxcon_Gallery3.jpg

یکی از مزایای این رنگ، جلوگیری از پخش شدن ترکشها پس از برخورد اولیه گلوله به سطح است. به اینصورت که با برخورد گلوله به رنگ، گلوله در آن فرو رفته و حبس میشود که این امر باعث میشود تا گلوله یا پرتابه ضررهای ثانویه نداشته باشد.
در تصویر زیر مشاهده میکنید که چطور ترکشهای یک گلوله پس از برخورد به سطح معمولی پخش شده است و همان سطح پس از رنگ آمیزی با PAXCON PX-2100 چطور توانسته جلوی گلوله را در خود حفظ کند.


thumb_SpallProtection_Gallery7.jpg thumb_SpallProtection_Gallery8.jpg


thumb_SpallProtection_Gallery15.jpg thumb_SpallProtection_Gallery10.jpg

بهمین دلیل، شرکتهای تولید کننده جلیقه های ضد گلوله از مشتریان پر و پا قرص این محصول هستند.

رنگ PX-3350 نیز برای حفاظت از ساختمانها و تاسیسات بکار میرود که مقاومتی 20 برابری به دیوارهای رنگ شده میبخشد.
در یک آزمایش برای نشان دادن میزان مقاومت رنگ، دو اتاقک حاوی تعدادی میز و صندلی و عروسک آماده شد. دیوار یکی رنگ شد و دیگری خیر. بمبی با قدرت 200 پوند TNT بهمراه 5 پوند C4 در فاصله 15 متری دیوارها منفجر شد. نتیجه اعجاب انگیز بود. دیوار رنگ شده کاملا سالم بود!


thumb_Blast-Mitigation_Gallery_1.jpg thumb_Blast-Mitigation_Gallery_2.jpg
thumb_Blast-Mitigation_TopGallery_1.jpg

 
در آزمایشی دیگر نشان دادند که شما نمیتوانید، هندوانه رنگ شده با PAXCON را خرد کنید!
 
ویدئوهای زیر را از دست ندهید:

معرفی PAXCON
http://yekupload.ir/33Vv/LINE-X___PAXCON.mp4
نمایندگان فروش در روسیه
https://www.youtube.com/watch?v=XcWQT9BM4NE

در سال 2005، شرکت Line-x تعداد 50.000 صفحه ضد گلوله جدید مورد استفاده سربازان آمریکایی در افغانستان و عراق تولید کرد.

SpallProtection_IntroGallery_4.jpg

 
هم اکنون محصولات این شرکت در کشورهای مختلف از گینه پاپوا، الجزایر و مصر گرفته تا انگلستان و برزیل و چین و روسیه به فروش میرسد.
! پوشیدن لباسهای مخصوص هنگام اسپری رنگ، الزامیست!

کاربرد رنگهای محافظ راهکاری بسیار ارزان و آسان برای بقاپذیری نیروها و تجهیزاتشان در صحنه نبرد است که به صورت چشمگیری از هزینه ها میکاهد.

* شرکت Line-x (تاسیس 1982) در ابتدا تولید کننده رنگهای مقاوم در برابر ساییدگی و خوردگی برای ماشینهای سنگین و وانتها خصوصا در قسمت بار و همچنین رنگهای مورد استفاده در تجهیزات نظامی است و دارای بخش تحقیق و توسعه گسترده ای نیز هست.

تهیه کننده:
خودم (هاتف) :blushing:
 
منابع:
http://www.linex.com...ity-and-defense
https://en.wikipedia...ki/Spray-lining
 
استفاده از مطلب لطفا با ذکر نام میلیتاری


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 475 تاريخ : پنجشنبه 10 تير 1395 ساعت: 9:43

بنام خداوند بخشنده مهربان

با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست

پیش از این و در سه تاپیک پیشین به اتفاق ، به زندگی سه تن از نام آوران گمنام دفاع مقدس پرداخته بودیم. یعنی شهید بهمن دُرولی ، شهید مرحمت بالازاده و شهید احمد بابائی.

در این تاپیک نیز طبق روال پیشین به معرفی یکی دیگر از قهرمانان نسبتا گمنام دفاع مقدس خواهیم پرداخت :

normal_00528129.jpg

نامه رئیس جمهور

بهمن ماه 1361 ساعت 2 بعد از ظهر ، زنگ در خانه به صدا در می آید.

پدر که نزدیک ترین نفر به درب است ، آنرا باز می کند.

خودروئی و دو نفر که متواضعانه سلام می کنند ، کادر چشم هایش را پر می کنند.

یکی از آنها در حالی که لبخندی صمیمی بر لب دارد ، با دو دست نامه ای تقدیم می کند.

آنها خداحافظی مبکنند و می روند ؛ ولی پدر چنان غرق نامه می شود که رفتن آنها را متوجه نمی شود.

چرخی می خورد و به درون خانه می رود.

چیزی غریب در دلش و التهابی شدید از جستجو در درونش شکوفه می زند.

نامه از طرف رئیس جمهور وقت ، حضرت آیت الله خامنه ای است و او متعجبانه پشت و روی پاکت نامه را خوب نگاه می کند.

با خود می گوید : رئیس جمهور کجا و منزل ما کجا ؟ شاید نامه مال کسی دیگر است و آنها اشتباهی آن را آورده اند. ولی آدرس دقیقا درست است ؛ نامه مربوط به پسرش حسن است.

اما او بی آنکه متوجه باشد ، حریصانه نامه را باز می کند و می خواند :

بسمه تعالی

برادر حسن درویش ، فرمانده لشکر 15 امام حسن - علیه السلام

شهادت پاسداران عزیز و سرافراز و سرخ رویان دنیا و آخرت ، برادران حسن باقری و مجید بقایی و برادران شهید همراه آنان را به شما همسنگر مقاومشان تبریک و تسلیت می گوییم و یاد همه کبوتران خونین بال انقلاب اسلامی را گرامی می داریم.

امیدوار به رحمت خدا و مطمئن به پیروزی نهائی ، راه آن عزیزان را تا پایان ادامه دهید.

" و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین " .

سید علی خامنه ای ، رئیس جمهوری اسلامی ایران

normal_3~0.jpg

شهید حسن درویش ( اولین نفر از سمت راست ) در کنار مقام معظم رهبری

امضای حضرت آیت الله خامنه ای در پائین نامه ، برق شادی را در چشمان پدر به همراه می آورد.

ولی متعجبانه هنوز به عنوان نامه خیره شده است. همانجائی که نوشته شده :

برادر حسن درویش ، فرمانده لشکر 15 امام حسن - علیه السلام

پدر با خود می گوید :

آیا درست نوشته اند ؟

حسن پسرم فرمانده لشکر است ؟

ولی چرا هر وقت می پرسیدم در جبهه چکاره ای ، هیچ وقت جواب درستی به من نمیداد و فقط می گفت که مثل همه بسیجی ها پست می دهم ؟!

روی به آسمان می کند و و در حالی که همچنان خوشحال است ، زیر لب می گوید : خدایا شکر که پسرم فرمانده لشکر توست.

بعد به تندی مثل بچه ای که بخواهد ناشیگرانه خطایش را بپوشاند ، در نامه را می بندد و در حیاط خانه ، نامه را به حسن می دهد.

حسن نگاهی مشکوک به نامه می کند. آن را باز می کند و می خواند.

متعجبانه می پرسد :

پدر ، در نامه باز بود ؟

- نه بسته بود.

پس کی آن را باز کرد ؟

پدر با شرمساری می گوید : ببخش پسرم ، من آنرا باز کردم.

مثل کسی که دوست نداشته باشد ، جواب مثبت بشنود ؛ می پرسد : حتما آن را هم خوانده ای ؟

پدر با همان لحن شرمسار می گوید : بله فرزندم و فهمیدم که تو فرمانده ای ؛ چیزی که همیشه از من پنهان کرده بودی.

حسن عقب عقب می رود و به جایی تکیه می دهد و می گوید : من فقط برای اسلام و اجرای احکام قرآن به سپاه رفته ام. به من فرمانده نگوئید. من خاک پای بسیجیان هستم. من فقط یک خدمتگذارم. حضرت امام با آن عظمت روحی اش می گوید : به من رهبر نگوئید ، خدمتگذار بگوئید و من که خاک پای اویم به خودم لقب فرمانده بدهم ؟

normal_shhyd_Hsn_drwysh.jpg

شهید حسن درویش در محضر حضرت امام

ولی پدر با لبخند رضایت بخشی ، مثل کسی که قند توی دلش آب کرده باشند ، همچنان به حسن می نگرد.

نگریستنی که هیچ شباهتی با نگاه های پیشین اش ندارد.

سرلشکر شهید حسن درویش

شهید حسن درویش در سال 1341 در روستای جعفرآباد از توابع شهرستان شوش دانیال در یک خانواده مذهبی و کشاورز چشم به جهان گشود.

حسن در دوران ابتدائی بود که به دلیل شرایط حاصل از تقسیم زمین های کشاورزی (اصلاحات ارضی و انقلاب سفید) ، زمین کشاورزی خانواده حسن از دست می رود ، به همین علت مجبور به ترک روستا و خانه و کاشانه خود می شوند.

مادرش می گوید : طاغوت زمین و زندگی ما را تصاحب کرد و منزل مان را در روستا با خاک یکسان نمود.

ناچار به دزفول رفتیم و خانه ای کرایه کردیم.

بعد ار آنکه زمین های کشاورزی خود را از دست دادند ، وضعیت اقتصادی خانواده در شرایط سختی قرار میگیرد.

normal_5~0.jpg

شهید حسن درویش (اولین نفر از سمت چپ)

شهید حسن درویش که تاب و تحمل دیدن شرایط سخت خانواده اش را ندارد ، تا کلاس هشتم را در دزفول می خواند ولی پس از آن آستین همت را بالا زده و در کنار برادرش که دکانی اجاره کرده بود ، مشغول به کار می شود تا از این طریق بتواند بخشی از بار مشکلات اقتصادی خانواده را سبک نماید.

در همین ایام است که حسن گمشده اش را در مسجد و محراب می یابد و در همان سنین نوجوانی شب ها جهت فراگیری قرآن در مجالس قرآن شرکت می کند.

او عموما هر روز غروب از سرکار به خانه می آمد و سپس برای ورزش می رفت. وزنه برداری ورزش مورد علاقه او بود و هنوز هم وزنه هایش در خانه به یادگار مانده است.

آغاز نهضت

این شهید بزرگوار ، با شروع انقلاب در راهپیمائی ها حضوری فعال داشت. وی اعلامیه ها و عکس های حضرت امام (ره) را پخش می نمود.

با پیروزی انقلاب اسلامی از اولین کسانی بود که در کمیته انقلاب اسلامی شهر شوش ، مشغول به حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب شد.

normal_2743.jpg

با تشکیل سپاه پاسداران دزفول ، به عضویت این نهاد مقدس در می آید. 

با شروع جنگ تحمیلی وارد جبهه می شود و به خرمشهر اعزام می شود. با گسترش جبهه شوش به این جبهه اعزام می شود. با توجه به نیاز بکارگیری سلاح های سنگین ، برای طی دوره آموزش ادوات به ارتش مأمور می شود و ظرف مدت کوتاهی استفاده از سلاح های سنگین ار جمله خمپاره انداز 120 میلی متری را فرا گرفت و بعد از برگشت خود ، اقدام به آموزش برادران بسیجی و سپاهی نمود و واحد خمپاره انداز جبهه شوش را تشکیل می دهد.

در حین عملبات رمضان ؛ از سوی قرارگاه کربلا به سردار حسن درویش ماموریت سازماندهی فرماندهی " تیپ 17 قم/شوش " ابلاغ می گردد. وی پس از مدتی تیپ 17 قم ( که بعدها به نام لشکر 17 علی ابن ابی طالب قم نامیده می شود) را به دوست و همرزم اش شهید مهدی زین الدین تحویل میدهد.

normal_shhyd_zyn_ldyn.jpg

شهید مهدی زین الدین

فرماندهان قرارگاه کربلا ، وقتی توانمندی و پشتکار حسن را در تأسیس تیپ 17 قم/شوش می بینند ، دستور فرماندهی کل سپاه را در تشکیل تیپ بعثت به وی ابلاغ می کنند و شهید درویش با بهره گیری از تجارب همرزمان خود ؛ نظیر سرداران شهید حبیب الله شمایلی ، شهید عبدالعلی بهروزی ، شهید خداداد اندامی و ... ، تیپ ویژه بعثت را بنیان گذاری می کنند. اما از آنجائی که شهید درویش و همرزمانش ارادت خاصی به امامان معصوم داشتند ، با مشورت و همفکری آنان ، تیپ بعثت را به تیپ 15 امام حسن مجتبی (ع) تغییر نام می دهند. 

سردار سرلشکر شهید حسن درویش از ابتدای شروع جنگ در میادین نبرد (جبهه شوش) حضور یافت و به دلیل شایستگی خود به عنوان جانشین محور عملیاتی آن منطقه منصوب می گردد. 

normal_31790556596821719796.jpg

وی به عنوان فرماندهی تیپ در عملیات های فتح المبین ، بیت المقدس ، رمضان ، محرم و والفجر مقدماتی حضور یافت و سرانجام در عملیات بدر مزد زحمات و تلاش های صادقانه و مخلصانه خود را گرفت و به جمع یاران شهید خود ، خصوصا فرمانده و مرشدش سرلشکر شهید دکتر مجید بقائی پیوست.

شکارچی تانک 

با شروع جنگ تحمیلی در محور شوش ، حسن درویش از کناره کرخه تا شرق دجله سدی شد علیه مزدوران حزب بعث. آنگاه که لشکر خصم تا کنار رود کرخه به قصد تصرف شوش و جاده استراتژیک اهواز-اندیمشک آمده بود ، حسن با همان چند نیروی جان بر کف که تنها یک قبضه آر پی جی - 7 داشتند ، به جنگ تیپ 57 پیاده مکانیزه عراق رفتند و خواب را بر دشمن حرام کردند.

normal_87680552065729926171.jpg

دشمن قصد داشت با زدن پل بر روی رودخانه کرخه ، شوش را به تصرف خود درآورد ؛ ولی شناسائی به موقع شهید درویش ، مانع از فعالیت دشمن در آن دشت شد. 

مهارت شهید حسن درویش در استفاده از آر پی جی - 7 بی نظیر بود. او با درست کردن قایق های محلی ( که از باد کردن مشک و پوست بز درست می شدند) ، به آن طرف کرخه می رفت و به شکار تانک های دشمن می پرداخت.

این اقدامات حسن تکیه کلام رزمنده ها شده بود و می گفتند وای بحال تانک های عراقی اگر با حسن مواجه شوند.

normal_Hsn_drwysh.jpg

اولین فرماندهی ؛ اولین پیروزی

در اوایل جنگ ؛ مسئولیت جبهه شوش به او سپرده شده بود و ایشان ضمن آماده کردن نیروها در مورخه 25 فروردین 1360 ، طی عملیاتی با رمز " یا مهدی ادرکنی" به قلب دشمن زد.

در این عملیات ظفرمند که با فرماندهی ایشان صورت گرفت ، قسمتی از تپه های استراتژیک منطقه شوش آزاد شد.

در این عملیات تعدادی تانک و نفربر عراقی منهدم و نفرات زیادی از نیروهای دشمن اسیر و به پشت جبهه تخلیه شدند.

normal_78614992204246588496.jpg

با گسترده شدن جبهه شوش و نیاز به بکارگیری سلاح های سنگین ، او به ارتش مأمور شد و ظرف مدت کوتاهی استفاده از سلاح های سنگین از جمله خمپاره (خصوصا خمپاره 120) را فرا گرفت و بعد از برگشت خود ، شروع به آموزش برادران بسیجی و سپاهی نمود و یگان خمپاره انداز جبهه شوش را تشکیل داد. 

این یگان در عملیات فتح المبین ، نقش جاوادنه و غیر قابل انکاری از خود به یادگار گذاشت.

فرمانده تیپ ساز

چند روز بعد از عملیات فتح المبین ، بنا به دستور فرمانده وقت کل سپاه ، سردار محسن رضائی ، مأموریت تشکیل و فرماندهی تیپ مشترک 17 (متشکل از رزمندگان شهرهای قم و شوش ) به ایشان واگذار گردید که ظرف مدت 20 روز آن را تشکیل داد. تیپی که یکی از بهترین یگان های عمل کننده در عملیات رمضان بود.

normal_Darvish_Hassan.jpg

شهید حسن درویش (دومین نفر از سمت راست در ردیف دوم) و سایر فرماندهان ارشد سپاه

normal_shhyd_drwysh_w_shhyd_ryn_ldyn.jpg

شهید زین الدین (چهارمین نفر ایستاده) و شهید درویش (سومین نفر نشسته از راست)

پس از تحویل مسئولیت تیپ 17 به شهید مهدی زین الدین ، مأموریت تشکیل تیپ 15 امام حسن مجتبی (ع) نیز به ایشان محو گردید که با تلاش شبانه روزی تشکیل و سازماندهی شد و بعدا به نام تیپ مستقل 15 تکاور دریائی معروف شد که نقش مهمی در عملیات های بزرگ خیبر و بدر در هورالهویزه ، شرق رودخانه دجله ، کنار اتوبان العماره- بصره و خطوط پدافندی داشت.

normal_shhydn_shmyly_w_Hsn_drwysh.jpg

شهید درویش و شهید شمایلی

frmndhn_typ_mm_Hsn_60.jpg

amozesh1_28Small29.jpg

تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع)

amozesh6_28Small29.jpg

تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع)

amozesh3_28Small29.jpg

تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع)

ghayeghha.jpg

تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع)

پرواز تا جاودانگی

سردار حسن درویش ، پس از تشکیل تیپ امام حسن مجتبی (ع) ، مدتی به لبنان اعزام شد تا در آنجا به آموزش برادران لبنانی و فلسطینی خود بپردازد.

پس از بازگشت از لبنان مجددا در لشکر 17 علی ابن ابی طالب مشغول به خدمت شد.

حسن پس از مدتی با دستور فرماندهی کل سپاه مجددا به تیپ 15 آبی - خاکی امام حسن (ع) بازگشت و با فرماندهی این تیپ در عملیات های مختلف شرکت کرد.

normal_10.jpg

شهید حسن درویش ، چند ساعت پیش از شهادت

سرانجام شهید حسن درویش ، فرمانده 23 ساله ای که ظرف دو سال دو لشکر مهم سپاه را تأسیس و فرماندهی کرد ، در عملیات بدر ، بصورت گمنام و بدون مسئولیت در کنار سایر بسیجیان به نبرد پرداخت و پس از انهدام چندین پاسگاه دریائی دشمن و در سخت ترین نقطه عملیات برای نابودی کمین های دشمن ؛ از ناحیه سر مورد اصابت تیر خصم قرار گرفت و جاودانه شد...

normal_137404_535.jpg

شهید حسن درویش در کنار سرلشکر عزیز جعفری (فرمانده کل سپاه)

normal_Darvish2C_Hassan.jpg

شهید حسن درویش ، به همراه جمعی از فرماندهان وقت سپاه در محضر مقام معظم رهبری

-------------

پ.ن : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند

------------------------------

گردآوری و باز نویسی: مهران 55

مالکیت معنوی : بازنشر مطالب این تاپیک فقط با ذکر Military.ir به عنوان منبع مجاز است.

منابع : گردآوری از تیپ خوبان ، تبیان ، پایگاه اطلاعاتی شهدای خوزستان و ...

http://hezbollah110..../شهید-حسن-درویش

http://hasandarvesh.blogfa.com/

http://t-khoban.blog...m/tag/حسن-درویش

http://manahel.mihanblog.com/post/739

http://www.tebyan-zn...4/19/59433.html

http://safeer.blogfa...تیپ-15-امام-حسن

http://ahwaz.irib.ir...-شهید-حسن-درویش

http://www.negahmedi...how_video/15773


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 335 تاريخ : سه شنبه 1 تير 1395 ساعت: 3:20